کد مطلب:369958 جمعه 20 اسفند 1395 آمار بازدید:349

33 - گسترش عدل
 بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آله و حلنی بحلیة الصالحین ، و البسنی زینة المتقین فی بسط العدل

عدل اجتماعی 

امام سجاد علیه السلام در این قسمت از دعای شریف مكارم الاخلاق از پیشگاه باری تعالی می خواهد كه او را به زیور صالحین بیاراید و زینت متقین را بر وی بپوشاند تا بتواند در پرتو این دو عطیه بزرگ الهی مردم را به صفات حمیده و خصال پسندیده كه مایه سعادت مادی و معنوی است متصف نماید و آنان را از خطراتی كه ناشی از فقدان آن صفات است برهاند و اولین امری كه مورد نظر امام (ع ) قرار گرفته و می خواهد به قدر ممكن آن را در جامعه پیاده كند، گسترش عدل و داد است ، و به خواست خداوند در سخنرانی امروز در مورد این مهم ، یعنی بسط عدل ، بحث خواهد شد، امید است مورد استفاده شنوندگان محترم قرار گیرد. اقامه عدل از ناحیه یك یا چند نفر در جامعه ، مطلوب و پسندیده و موجب خشنودی حضرت باری تعالی است اما قدر و منزلت بزرگ در زمینه عدل ، گستردگی و اقامه آن در سطح وسیع اجتماع است ، یعنی مردم آنقدر به رشد معنوی و كمال روحی نایل گردند كه تمام افراد یا لااقل اكثریت آنان خواهان عدل باشند و خود عملا آن را به موقع اجرا بگذارند. امام سجاد (ع ) در بسط عدل به همین مطلب نظر دارد و می خواهد دادگری در سطح وسیع اجتماع تحقق یابد و مردم بسیار از آن بهره مند گردند.

ماءموریت پیامبران 

پیمبران الهی در ماءموریت آسمانی خود خواهان اقامه عدل در جهان و بین تمام انسانها بودند و قرآن شریف در این باره فرموده است :

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط. (46)

ما پیمبران را با ادله و براهین مبعوث نمودیم و برای آنان كتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم در پرتو تعلیم و تربیت آنان به عدل قیام نمایند و خود عملا مجری آن باشند.

حاكم عادل و حاكم جائر 

گاهی عدل از ناحیه حاكم عادل و با قدرت اجرایی او در جامعه پیاده می شود، یعنی حكومت مردم را به رعایت عدل و داد ملزم می نماید و اجازه نمی دهد در حوزه فرمانرواییش فردی به فرد دیگر ستم كند و به او تعدی و تجاوز نماید. مردم در مقابل قدرت حكومت تسلیم می شوند و عدل را در جمیع شئون زندگی به كار می بندند و افراد ظالم از تعدی و ستم دست می كشند. عمل چنین حاكم عادلی آنقدر ارزش معنوی دارد كه پیشوای بزرگ اسلام درباره یك ساعت عدل او، پاداش بزرگ را مژده داده و در مقابل ، برای یك ساعت ظلم و جور حاكم ظالم از كیفر الهی خبر داده است :

عن النبی صلی اللّه علیه و آله : عدل ساعة خیر من عبادة سبعین سنة قیام لیلها و صیام نهارها، و جور ساعة فی حكم اشد عند الله من معاصی ستین سنة . (47)

رسول اكرم (ص ) فرموده است : عدل یك ساعت بهتر از عبادت هفتاد سال كه شبش در قیام و روزش در صیام طی شود و جور یك ساعت در حكمی نزد خداوند شدیدتر از شصت سال معصیت است .

انبیاء و ایجاد ملكه عدالت 

در قلمرو فرمانروایی حاكم عادل ، عدل اجرا می شود ولی مردم ملكه عدالت ندارند و به انگیزه درونی و كشش باطنی خود مقررات را رعایت نمی نمایند بلكه محرك آنان در اقامه عدل ، ترس از مجازات حاكم عادل است ، اما ماءموریت پیمبران الهی انسان سازی و ایجاد ملكه عدالت بود، انبیا كوشش داشتند تا در پرتو تعلیم و تربیت ، مردم را به گونه ای بار آورند كه مؤ من و درستكار باشند، اقامه عدل را وظیفه الهی و انسانی خود بدانند، همیشه و همه جا در خلوت با آگاهی یا ناآگاهی ماءمورین حكومت ، مقررات عدل را رعایت نمایند، به عبارت كوتاهتر در حوزه حكومت فرمانروای عادل اقامه كننده عدل شخص حاكم با كمك ماءمورین اجرایی اوست ، اما در محیط دعوت انبیای الهی ، مردم با ایمان ، خود بپا دارنده عدل و دادند و این امتیاز از آیه قرآن شریف كه هدف ارسال رسل و انزال كتب را بیان نموده ، بخوبی مشهود است .

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الكتاب و المیزان . (48)

ما رسولان خود را با ادله روشن فروستادیم و با آنان كتاب و میزان نازل نمودیم ،

لیقوم الناس بالقسط،

تا مردم ، خود قیام به قسط نمایند و عدل و داد را برپا دارند. اگر فرموده بود: لیقیموا الناس بالقسط معنای آیه این می شد كه : پیمبران همانند زمامداران عادل ، مردم را با نیروی انتظامی و قدرتهای اجرایی به رعایت عدل وادار سازند.

عدل یا میزان حق 

عدل چیست ؟ عدل در لغت به ضد ظلم و جور معنی شده است . بعضی گفته اند: عدل عبارت از این است كه هر چیزی در جای خودش قرار داده شود و بعضی دیگر گفته اند كه : عدل این است كه حق هر صاحب حقی با اندازه صحیح به وی اعطا گردد، و بعضی با تعبیرهای دگر عدل را معنی كرده اند. در حدیثی امیرالمؤ منین علیه السلام عدل را ترازوی الهی برای اقامه حق خوانده و چنین فرموده است :

عن علی علیه السلام قال : ان العدل میزان الله سبحانه الذی وضعه للخلق و نصبه لاقامة الحق فلا تخالفه فی میزانه و لا تعارضه فی سلطانه . (49)

علی علیه السلام فرموده : عدل میزان خداوند سبحان است كه برای مخلوق قرار داده و آن را به منظور اقامه حق نصب نموده است ، پس با خداوند در میزانی كه قرار داده مخالفت نكن و با سلطه و قدرت او معارضه ننما.

نظم كهكشانها و نظام حیرتزای جهان هستی بر پایه عدل تكوینی خداوند حكیم برقرار است و در حدیث آمده :

بالعدل قامت السماوات و الارض . (50)

آسمانها و زمین بر اثر قوانین عادلانه باری تعالی و در پرتو محاسبه و اندازه گیری های آفریدگار دانا و توانا پایدار و قائم اند.

عدل جبری و اختیاری 

مردم روی زمین نیز اگر خواهان سعادت و رستگاری باشند باید جوامع خود را بر اساس عدل تشریعی خداوند استوار نمایند و طبق آن عمل كنند، با این تفاوت كه عدل تكوینی با سرشت آسمانها و زمین آمیخته و به جبر اجرا می شود ولی عدل تشریعی خداوند در هر زمان به وسیله پیمبر وقت به مردم ابلاغ می شود و مردم در قبول و رد آن آزادی عمل داشته و دارند، می توانند آن را بپذیرند و بر طبق آن عمل كنند و سعادتمند باشند و می توانند از پذیرش آن سرباز زنند و عملا مخالفت نمایند و راه سقوط و تباهی را پیش گیرند.

عجز بشر در وضع قوانین عادلانه 

ممكن است كسانی سؤ ال كنند مگر انسانها نمی توانند برای خود قوانینی بر وفق عدل و مصلحت وضع نمایند و حتما قانونگذار باید خدا باشد و قوانین عادلانه را به وسیله وحی بر پیمبران فرو فرستد و آنان آنها را به مردم ابلاغ نمایند؟ در پاسخ باید گفت : بشر از جهات متعدد در وضع قوانین عادلانه و سعادت بخش عاجز و ناتوان است ، بشر قادر نیست برای خود مقررات جامع و كاملی را وضع نماید كه جوابگوی تمام نیازهای آدمی باشد بعد حیوانی و انسانی را در نظر بگیرد، موازنه ماده و معنی را رعایت نماید، در تمام ابعاد، مردم را به راه صحیح هدایت كند و موجبات تعالی و تكامل همه جانبه آنان را فراهم آورد. برای آنكه مطلب تا اندازه ای روشن گردد لازم است در اینجا راجع به بعضی از جهات عجز و ناتوانی انسان در وضع قوانین عادلانه و مصلحت آمیز به اختصار توضیح داده شود. امید است شنوندگان محترم با توجه به این بحث اساسی بیش از پیش به ارزش قوانین الهی و ضرورت بعثت پیمبران در تاءمین سعادت بشر وقوف یابند و با معرفت زیادتری از اوامر باری تعالی اطاعت نمایند.

در دنیای پیشرفته امروز بشر با نور علم ، قسمتهایی از زوایای تاریك خلقت را روشن نموده ، از ذخایر درونیش آگاه گردیده و بر آنها دست یافته است ، در اعماق زمین و دریاها كاوش كرده ، از محتوای آنها آگاه شده و آن ودایع را برای بهبود زندگانی خود به كار گرفته است . اجرام كیهانی را تا حد ممكن مورد بررسی و تحقیق قرار داده ، با افزارهای فنی و صنعتی در جرم نزدیك زمین ، یعنی كره ماه ، قدم گذارده و از اجرام دور دست كیهان عكسبرداری كرده است ، هسته اتم را شناخته ، نیروی درونیش را آزاد ساخته و از آن بهره برداری كرده است ، پیشرفتهای بهت آور و حیرتزا كه در جهان امروز نصیب بشر گردیده بسیار است و همه این موفقیتها مدیون علم و شناخت موجودات ارضی و سماوی است . اما بشر ناشناخته و مجهول است .

انسان و ناآگاهی از خود 

اولین علت عجز بشر از وضع قوانین ناآگاهی انسان از وجود خویشتن است ؛آنقدر خلقت آدمی پیچیده و مبهم است كه یكی از دانشمندان عصر كنونی كتابی نوشته و نام آن را انسان ، موجود ناشناخته گذارده است . از جمله مسائلی كه از قرون پیشین تا امروز مورد بحث و اختلاف نظر بین فلاسفه و دانشمندان بوده ، مسئله بقای روح آدمی پس از مرگ بدن بوده و هستند، اینان عقیده دارند كه حیات و مرگ آدمی همانند حیات و مرگ حیوان و گیاه است و با مردن پایان می یابد. اما روحیون به بقای روح عقیده داشته و دارند؛اینان می گویند: پرونده حیات انسان با مرگ بدن بسته نمی شود زیرا آدمی دارای روح مجرد و پایدار است و با مردن بدن آن حقیقت مجهول همواره زنده است و در جایی كه از آن بی خبریم به حیات خود ادامه می دهد. راسل ، فیلسوف معروف دنیای غرب ، با آنكه از منكرین بقای روح پس از بدن است ولی به نظرش زمینه ادله روحیون آنقدر قوی و نیرومند آمده كه در كتاب چرا مسیحی نیستم ؟ گفته است : ولی قبول دارم كه این برهانها هر لحظه امكان دارد قوی تر شود و در چنین حالتی عدم اعتقاد به زندگی پس از مرگ مغایر با اندیشه علمی خواهد بود.

بقای روح و وضع قانون 

اگر جمعی از افراد تحصیلكرده امروز كه متخصص در رشته های مختلف علوم اند گرد هم جمع شوند و بخواهند با مشورت و تبادل فكر برای سعادت انسانها قوانین عادلانه كه جامع و كامل باشند وضع نمایند آیا می توانند مسئله بقای روح را با آن همه ادله علمی و شواهد عینی نفی نمایند؟ پاسخ این پرسش منفی است و از نظر علمی چنین عملی برای آنان ناممكن است . اگر نظریه روحیون را بپذیرند باید قانون را به گونه ای وضع كنند كه حاوی سعادت بشر قبل از مرگ و بعد از مرگش باشد. این كار برای آنان ناشدنی است . بشری كه از عالم بعد از مرگ كمترین اطلاعی ندارد چگونه می تواند برای آن قانون سعادت بخش وضع كند؟ اگر عالم بعد از مرگ را نادیده انگارد و فقط برای زندگی دنیا وضع قانون نمایند، باید گفت چنین قانونی ناقص است و نمی تواند جوابگوی تمام نیازهای مادی و معنوی انسان باشد و سعادت همه جانبه او را تاءمین نماید. اما در قوانین تشریعی باری تعالی كه به وسیله پیمبران ابلاغ می گردد، این مشكل وجود ندارد و جهات مختلف سعادت بشر به طور جامع و كامل رعایت شده است . در مكتب پیمبران حیات پس از مرگ و زندگی در جهان ناشناخته برزخ امری است قطعی و در ادیان الهی به موازات قوانین عادلانه برای تاءمین سعادت دنیا، مقرراتی برای تاءمین سعادت مردم در عالم بعد از مرگ وضع شده و كلمه تقوی ، جامع همه آن مقررات است . خداوند در قرآن شریف فرموده :

و تزودا فان خیر الزاد التقوی . (51)

تا در دنیا هستید برای عوالم بعد از مرگ توشه برگیرید كه بهترین توشه تقوی است .

توشه برای آخرت 

عن الحسن علیه السلام قال : انك لم تزل فی هدم عمرك منذ سقطت من بطن امك فخذ امك فخذ مما فی یدیك لما بین یدیك فان المؤ من یتزود و الكافر یتمتع . (52)

حضرت مجتبی علیه السلام فرموده است : ای فرزند آدم ! تو از موقعی كه رحم مادر را ترك گفتی و به این عالم قدم گذاردی همواره در ویران ساختن عمر خود هستی ، پس ، از سرمایه ای كه هم اكنون در دست داری برای منازل آینده خود ذخیره ای بردار كه شخص باایمان در این جهان توشه برمی گیرد و كافر در فكر لذت گرایی و كامیابی است .

اسیران هوای نفس 

هوی پرستی : از جمله عواملی كه منشاء عجز بشر از وضع قوانین عادلانه و مصلحت آمیز است هوی پرستی و اطاعت بی قید و شرط از خواهشهای نفسانی است . قرآن شریف در این باره فرموده است :

اءراءیت من اتخذ الهه هواه افانت تكون علیه وكیلا. (53)

ای پیغمبر گرامی ! آیا دیدی آن انسان سیه روز و بدبخت را كه مطیع هوای نفس خویشتن گردیده و آن را معبود خود ساخته است ؟ آیا تو می توانی نگهبان او از سقوط و تباهی باشی ؟

هوای نفس در وجود آدمی دشمنی نیرومند و قوی است . او كور و كر است ، نه به فكر عدل و دادگری است و نه در اندیشه صلاح و سعادت ، تنها اقناع خود را طلب می كند و در پی ارضای خویشتن است ، نه عقل می تواند مهارش كند و نه هوش قادر است طغیانش را فرونشاند.

ای شهان كشتیم ما خصم برون مانده خصمی زان بتر اندر درون كشتن آن كار عقل و هوش نیست شیر باطن سخره خرگوش نیست شیطان بزرگ و گمراه كننده هر انسان هوای نفس اوست ؛تنها نیروی ایمان به خداوند است كه می تواند هوای سركش را مقهور و مغلوب نماید و از كرسی فرمانرواییش به زیر آورد.

عن النبی صلی اللّه علیه و آله قال : ما منكم من احد الا و له شیطان . قالوا: و انت یا رسول الله ؟ قال : و انا، الا ان الله عزوجل اعاننی علیه فاسلم فلا یاءمرنی الا بخیر. (54)

رسول اكرم (ص ) فرمود: هیچ یك از شما نیست مگر آنكه شیطانی دارد. گفتند: یا رسول الله ! و شما هم ؟ فرمود: و من هم ، جز آنكه خداوند مرا یاری نموده و شیطانم تسلیم شده است و مرا جز به خیر و خوبی امر نمی كند.

غرب آزاد و بندگی هوی 

مردم كشورهای غرب اسیر حكومتهای مستبد و خودسر بودند، در مضیقه و فشار زندگی می كردند، سرانجام از زورگویی عمال حكومتها به جان آمدند و ملتها یكی پس از دیگری طغیان نمودند، آشوب و انقلاب برپاكردند، كشته ها دادند، تا در نتیجه ، زنجیرهای اسارت را پاره كردند، استبداد را برانداختند به آزادی دست یافتند، و حكومت مردم بر مردم را مستقر ساختند. اینان در پرتو انقلاب بر حكومتهای ظالم چیره شدند و آنان را از كرسی قدرت به زیر آوردند ولی هوای نفس همچنان در ضمیرشان حكومت می كند و آنان را به كارهای ظالمانه و غیر انسانی وادار می نماید، به فرمان هوای نفس كشورهای ضعیف را مورد تجاوز قرار می دهند، به مردم زور می گویند، ذخایرشان را به یغما می برند، سرزمینشان را استعمار و خودشان را استثمار می نمایند، از عدل و آزادی سخن بسیار می گویند، خود را مدافع حقوق بشر می خوانند ولی هر جا منافعشان اقتضا كند عدل و آزادی را پایمال می نمایند و به حقوق بشر پشت پا می زنند و از پی منافع خود می روند.

آزادی های خلاف مصلحت 

در كشورهای پیشرفته امروز قانونگذاران نمایندگان مردم اند و باید طبق خواسته آنان وضع قانون نمایند، هر چند آن خواسته منافی با مصلحت و سعادت جامعه باشد. از این رو در كشورهای غربی نوشابه های الكلی با تمام مفاسد فردی و اجتماعی و با همه ضررهای بهداشتی و اخلاقی ، مجاز شناخته شده و در حمایت قانون قرار دارد. هوی پرستی موجب شده است كه به زنان و دختران در اعمال تمایل جنسی ، آزادی بیش از حد داده شود و این عمل ضد مصلحت و سعادت مورد حمایت قانون قرار گرفته و هر سال به موجب آمار بر عوارض شوم و زیانبار آن افزوده می شود. اطاعت بی قید و شرط از هوای نفس ، چشم و گوش دل را نابینا و ناشنوا می كند و آدمی را به پستی و انحطاط سوق می دهد و ممكن است با خطرات بسیار عظیم و غیر قابل جبران مواجهش نماید. اولیای گرامی اسلام در این باره سخن بسیار گفته و پیروان خود را آگاه نموده اند و در اینجا فقط به ذكر یك حدیث اكتفا می شود:

زندگی و لذت گرایی 

عن علی علیه السلام قال : انكم ان امرتم علیكم الهوی اصمكم و اعماكم و ارادكم . (55)

علی (ع ) فرمود: اگر هوای نفس بر وجودتان فرمانروا گردد شما را كر و كور می كند و موجبات پستی و سقوطتان را فراهم می آورد. هم اكنون در كشورهای پیشرفته گروههایی یافت می شوند كه انسانیت را از یاد برده ، تعالی معنوی را فراموش نموده ، كرامت نفس را واپس زده و سعادت خود را در اقناع هوای نفس خویش پنداشته اند، بعضی تصور نموده اند سعادت آدمی در لذت گرایی است و گمان دارند سعادتمندترین مردم كسی است كه كامیابی و تمتعش در زندگی بیشتر باشد. در نظر اینان غریزه جنسی پایگاه

اصلی سعادت آدمی است .

بت اقتصاد 

گروهی از پی سخن نیچه رفته و سعادت آدمی را در قدرت و غلبه می دانند، اینان در هوی پرستی به تفوق طلبی و برتری جویی توجه بسیار دارند و اگر به هدف خویش نایل گردند خود را سعادتمند می پندارند. بعضی پایگاه اصلی سعادت را اقتصاد و تمكن مالی شناخته و تمام فعالیت خویش را در این راه مصروف می دارند و به قول یكی از نویسندگان ، این گروه ، انسانیت را در مقابل بت اقتصاد قربانی نموده اند. از این نظریه های نادرست می توان فهمید كه بشر امروز تا چه حد اسیر هوای نفس شده ، از قوانین عادلانه دور افتاده و از واقع بینی و شناخت سعادت حقیقی شایسته انسان محروم مانده است . افراد با ایمان و پیروان واقعی قرآن شریف هوای نفس خود را اندازه گیری صحیح و در چهار چوبه قوانین عادلانه الهی اعمال می نمایند، اینان خود را بنده خدا می دانند نه بنده هوی ، از این رو تمایلات نفسانی خویش را بر معیار شرع مقدس و رضای آفریدگار اعمال می نمایند. البته این قبیل افراد از خطرات ناشی از اطاعت كور كورانه هوای نفس مصون و محفوظ خواهند بود.

اقناع هوی و امر الهی 

عن النبی صلی اللّه علیه و آله قال : لن یستكمل مؤ من ایمانه حتی یكون هواه تبعا لما جئتكم به . (56)

رسول اكرم (ص ) فرموده : هیچ مؤ منی ایمان خود را كامل نمی كند تا آنكه هوای نفس خویشتن را پیرو دستور تعالیم دینی كه من آورده ام قرار دهد.

عن علی بن الحسین علیهما السلام قال : لكن الرجل كل الرجل نعم الرجل هو الذی جعل هواه تبعا لامر الله . (57)

حضرت علی بن الحسین علیهما السلام فرمود: مرد واقعی ، مرد تمام ، خوب آن كسی است كه هوای نفس خود را پیرو امر خداوند قرار دهد.

از آنچه مذكور افتاد روشن شد كه بشر در بسیاری از موارد از وضع قوانین عادلانه و مصلحت آمیز كه خیر انسانها را از جمیع جهات تاءمین عاجز و ناتوان است و برای نیل به عدل و مصلحت و دست یافتن به سعادت واقعی باید از قوانین تشریعی آفریدگار جهان كه عالم به تمام دقایق و حقایق است پیروی نماید و پیمبران الهی برای ارائه این قوانین و نیل به این هدف مقدس مبعوث شده اند. درباره عدل و قدر و منزلت رفیع آن روایات بسیاری از اولیای گرامی اسلام رسیده كه در اینجا پاره ای از آنها ذكر می شود:

عدل یا سپری نگهبان 

عن النبی صلی اللّه علیه و آله قال : العدل جنة واقیة و جنة باقیة (58)

رسول اكرم (ص ) فرموده : عدل سپری است نگهبان و بهشتی است جاودان .

عن علی علیه السلام قال : فی العدل الاقتداء بسنة الله و ثبات الدول . (59)

علی (ع ) فرموده : عدل ، اقتدا به طریقه و روش خداوند است و موجب پایداری و ثبات دولتهاست .

عن مغیره بن نوفل عن النبی صلی اللّه علیه و آله : من لم یحمد عدلا و لم یذم جورا فقد بارز الله تعالی بالمحاربة . (60)

مغیرة بن نوفل از رسول اكرم (ص ) حدیث نموده كه فرمود: هر كس عدل و داد را تمجید نكند و از جور و بیداد مذمت ننماید به جنگ خداوند آمده است .

قرآن شریف صریحا به مسلمانان دستور داده كه عدل و داد را در درباره همه مردم ، حتی نسبت به دشمنان خود رعایت كنند و از مسیر حق منحرف نشوند.

و لا یجرمنكم شنآن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اءقرب للتقوی . (61)

من وصایا امیر المؤ منین لابنه الحسین علیهما السلام : اوصیك بتقوی الله فی الغنی و الفقر بالعدل علی الصدیق و العدو. (62)

از جمله وصایای امیر المؤ منین به فرزندش حسین علیهما السلام این بود كه فرمود: ترا به تقوی سفارش می كنم در حال غنی و فقر، و به عدل و داد توصیه می كنم درباره دوست و دشمن .

هدف امام سجاد (ع ) 

علاقه و میل درونی امام سجاد (ع ) این است كه عدل اسلامی را در جمیع ابعادش بین مردم گسترش دهد و جامعه را از عدالت در عقاید و اخلاق ، عبادات و معاملات ، معاشرت و آمیزش ، گفتار و رفتار و خلاصه ، در تمام شئون مادی و معنوی برخوردار نماید. امام برای دست یافتن به این هدف بسیار عالی و بزرگ دو تمنی از پیشگاه باری تعالی می نماید: یكی آنكه او را به زیور صالحین بیاراید، و دیگر آنكه زینت متقین را بر وی بپوشاند:

و حلنی بحلیة الصالحین و البسنی زینة المتقین فی بسط العدل .

گویی امام سجاد (ع ) با این قسمت از دعای شریف مكارم الاخلاق به پیروان پاكدل و باایمان خود می فهماند كه اگر می خواهند همانند پیمبران الهی مردم را تربیت نمایند و آنان را برپا دارنده عدل و داد بسازند باید واجد دو مزیت باشند: اول صلاحیت و شایستگی ، دوم تقوی و پاكی .

صلاحیت یك لفظ است ولی مصادیق بسیار دارد و در اینجا با استفاده از آیات و روایات ، پاره ای از آنها ذكر می شود:

صلاحیت علمی 

كسی كه می خواهد عدل را بین مردم گسترش دهد و آنان را دادگر بسازد باید در هر مورد از تعالیم شرع مقدس بخوبی آگاه باشد و عدل را درباره هر یك از شئون مادی و معنوی بداند تا بتواند با قاطعیت و اطمینان خاطر سخن بگوید و مردم را به رعایت آنچه در شرع مقدس رسیده است دعوت نماید. قرآن شریف در این باره فرموده :

و لا تقف ما لیس لك به علم ، ان السمع و البصر و الفؤ اد كل اولئك كان عنه مسؤ ولا (63)

هرگز از پی آنچه علم و اطمینان نداری مرو و ناآگاه قدم برمدار كه گوش و دل آدمی در پیشگاه الهی مؤ اخذ و مسئولند.

عن علی علیه السلام قال : دع القول فیما لا تعرف . (64)

علی (ع ) فرموده است : سخن گفتن را در چیزی كه نمی دانی و از آن آگاهی نداری ترك گوی و خودداری كن .

و عنه علیه السلام قال : ایاك و الكلام فیما لا تعرف طریقته و لا تعلم حقیقته . (65)

و نیز فرموده است : بپرهیز از اینكه در چیزی سخن بگویی كه راه آن را نمی دانی و از حقیقتش آگاهی نداری .

كسی كه می خواهد عدل الهی را كه محتوای احكام و مقررات شرع مقدس است بین مردم نشر دهد باید در هر مورد، دستور الهی را بداند و آگاهانه سخن بگوید و اگر به نام عدل دینی چیزی را بین مردم القا نماید كه از دین خدا نبوده و نفی و اثباتش نابجا باشد مردم گمراه می شوند و این خود گناه بزرگ است ، و در صورتی كه خطایش آشكار شود و مردم بفهمند كه او، ولو در یك مورد، عدل را جور خوانده یا جوری را به حساب عدل آورده است ، از آن پس اطمینان شنوندگان از وی سلب می شود و كلامش را با تردید و دو دلی تلقی می نمایند.

عن علی علیه السلام قال : لا تقل ما لا تعلم فتتهم باخبارك بما تعلم . (66)

علی (ع ) فرموده : چیزی را كه نمی دانی مگو كه این كار موجب می شود كه در سایر گفته هایت متهم شوی و شنوندگان در صحت دیگر سخنانت كه از روی علم و آگاهی گفته ای شك و تردید نمایند.

تحمل ناملایمات 

استقامت و پایداری : كسی كه می خواهد عدل را بین مردم گسترش دهد و آنان را دادگر بسازد باید از استقامت و ثبات برخوردار باشد و در مقابل مشكلات مقاومت كند، ناملایمات را تحمل نماید و این از شرایط اساسی صلاحیت و شایستگی در انجام مهمات است . بشر به رغبت طبیعی و میل غریزی خواستار آزادی بی قید و شرط است ، می خواهد تمنیات نفسانی خود را آنطور كه مایل است اقناع نماید و چیزی سد راهش نشود و چون قوانین و مقررات عادلانه او را محدود می كند و خواهشهای ناروا و خلاف مصلحتش را منع می نماید از قبول آنها خودداری می كند و از اطاعت و فرمانبری سرباز می زند. انسان دادگستر و خیرخواه اگر در هدف مقدس خود پافشاری كند و با منطقی قوی ضرورت پیروی از عدل را كه زیر بنای سعادت مادی و معنوی انسانها است به آنان بفهماند سرانجام پیروز می گردد و به مقصد بلند خویش دست می یابد و سرافراز می گردد.

عن علی علیه السلام قال : علیك بمنهج الاستقامة فانه یكسبك الكرامة و یكفیك الملامة . (67)

علی (ع ) فرموده : بر تو باد به استقامت و پایداری ، چه آنكه استقامت برای ، تو كسب بزرگواری و كرامت می نماید و در زمینه ملامت امر تو را كفایت می كند.

تنگنایی جور 

انسان دادگستر باید افراد را متوجه این نكته نماید كه اگر عدل در جامعه برقرار گردد و تمام مردم ، از قوی و ضعیف ، توانا و ناتوان ، در مرز خود قدم بردارند همه اعضای جامعه در كمال رفاه و اطمینان خاطر زندگی می كنند و هیچ یك احساس مضیقه و سختی نمی نمایند. اگر عدل از میان برود و قانون جنگل جایگزین آن گردد، مضیقه افزایش می یابد و هر قدرتمندی گرفتار تعدی و تجاوز قدرتمندتر از خود می شود و این مفاد كلام حضرت مولی الموحدین علی (ع ) است كه فرموده :

فان فی العدل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق . (68)

كسی كه از عدل احساس مضیقه نماید تنگنایی جور را برای او فزونتر خواهد بود.

خلاصه ، شرایط صلاحیت و شایستگی در گسترش عدل متعدد است و یكی از آن شرایط كه اهمیت بسیار دارد و امام سجاد (ع ) آن را تخصیص به ذكر داده ، تقوی و پاكی شخصی است كه مردم را به عدل دعوت می كند، چه اگر دعوت كننده با دارا بودن شرایط صلاحیت واجد تقوی باشد و در جمیع شئون زندگی ، ورع و پاكی را رعایت نماید سخن او در شنوندگان نفوذ بیشتر دارد و می تواند منشاء تحول جامعه گردد.

عن علی علیه السلام قال : استعن علی العدل بحسن النیة و قلة الطمع و كثرة الورع . (69)

تقوی و اقامه عدل 

علی (ع ) برای پیشبرد عدل و دادگری فرموده است : از سه چیز استعانت و استمداد كن : اول نیت خوب ، دوم كمی توقع از مردم ، و سوم فزونی ورع و تقوی . در این روایت ، امام علیه السلام برای گسترش عدل از كثرت ورع سخن گفته یعنی آن كس كه می خواهد عدل را در سطح وسیع پیاده كند باید دارای ورع بسیار باشد به طوری كه در هیچ عملی تقوی را فراموش نكند و از مرز حق قدمی فرا تر نرود.